اولین شب یلدای رها خانوم
رهای عزیزم
امروز اولین شب یلدای تو بود. با بابایی و یاسی جون رفتیم برات خرید کردیم، برا پاسپورتت هم عکس گرفتیم. اونقدر تو عکاسی از خودت ادا درمیاوردی که بیچاره عکٌاسه نمیتونست ازت عکس بگیره که بالاخره موفق شد.
برات 1 دست لباس هندونه ای گرفتیم و 1 پیرهن بافتنی صورتی رنگ بعد هم رفتیم یه کیک هندونه گرفتیم و اومدیم خونه برات جشن گرفتیم.
عاشق خنده هاتم نفس مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی